نخوان؛ نگاه کن‏‏!‏

اینجا حاصل پریشان حالی های من است...حاصل فریادهای به سکوت نشسته ام.

نخوان؛ نگاه کن‏‏!‏

اینجا حاصل پریشان حالی های من است...حاصل فریادهای به سکوت نشسته ام.

مشخصات بلاگ

روایتی است از حوالی دل همه ی آدم های دنیا‏...

ما هم از تحصیل فارغ شدیم

سه شنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۲، ۰۵:۲۴ ب.ظ

اعتراف می کنم امروز وقتی داشتم از پله های سن بالا می رفتم، 

با اون کلاه منگوله دار، 

واسه اجرای مختصر، 

برای اولین بار دیدم دستام می لرزه.

اینو فقط به شما می گم!

فقط به شما می گم که امروز وقتی داشتم میثاق نامه رو برای 650 دانش آموخته به همراه پدر و مادراشون قرائت می کردم و اون ها  واژه به واژه تکرار می کردن، به وضوح متوجه لرزش دست هام شدم!

این اتفاق برای من(ی که خاک صحنه خوردم!!) عجیب و غریب بود.


یادم نمیاد روزی به جز امروز همچین حسی رو تجربه کرده باشم!


_________________________________

یادتونه فامیل دور همیشه می گفت من الآن چی جوریم؛

منم اون لحظه که همه باید حرفامو تکرار می کردن، 

احساس می کردم دارن می گن من چی جوریم!

آخه بامزه دقیقا با لحن منم تکرار می کردن!

به جان خودم ولم می کردن خودم از خنده ریسه رفته بودم.


_________________________________

عید همه مبارک!!!

  • شادی دالانی

نظرات  (۳)

سلام
مبارک باشه.. عیدتون مبارک
پاسخ:
علیکم السلام، متشکرم.
زندگیتون پر برکت باشه از وجود حضرت رضا(ع)
هوووووووورااااااااااااااا مبارک باشه عزیز دل خواهر.  ایشالا  هر روز موفق تر و سر بلندتر از روز قبل باشی عزیزم
پاسخ:
مچکرم گلین جون!
مبارکت باشه
من عکسشو میخام
من نافرم دلم عکستو رو سن میخوااااااااااااد
پاسخ:
ندارم خو.
عکس رو سن زیاد دارم(پز نامحسوس) ولی با منگوله ندارم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی