نخوان؛ نگاه کن‏‏!‏

اینجا حاصل پریشان حالی های من است...حاصل فریادهای به سکوت نشسته ام.

نخوان؛ نگاه کن‏‏!‏

اینجا حاصل پریشان حالی های من است...حاصل فریادهای به سکوت نشسته ام.

مشخصات بلاگ

روایتی است از حوالی دل همه ی آدم های دنیا‏...

گلدان

يكشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۲، ۱۲:۵۱ ق.ظ




دلم را کاشته بودم توی گلدان گذاشته بودم کنار پنجره
آبش به جا
نورش به جا
خاکش به جا
دلم جوانه زد
شکوفه کرد
گل داد
دلم دیدنی شد
بوی عشق می داد
دلم،
چیدنی شد...

    یادت باشد
       گل را هیچ وقت از ریشه نکن
            شاید امید دوباره ای باشد

تو که رفتی،
دلم را که دیدی،
دلم را که چیدی،
دلم را که از ریشه کندی،
...
از نو دل خریدم
نه جوانه میزند
نه شکوفه می کند
نه گل دارد
و نه حتا برگ...
نزدیک نشو!
دست نزن!
جلو نیا!
دلم،
تیغ دارد.
کاکتوس خریده ام!

گل های کنار پنجره را زود می کَنند.
از ریشه می کنند.

این روزها،

قیصر جان!
گلدان خالی ترک خورده را
می شکنند؛
سخت می شکنند.



  • شادی دالانی

نظرات  (۲)

  • نجوای ماه ( بانو )
  • هر چه بشکند ارزشش کم می شود ؛ الا :
    دل ...



    پاسخ:
    نرخ بازار متفاوت است.
    تو کدام را می گویی؟
    بازار خدا؟
    یا بازار آدم ها...
    سخت میشکنند...
    پاسخ:
    گلدان که باشی، شکست سرانجام توست.
    خاک باش.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی