نخوان؛ نگاه کن‏‏!‏

اینجا حاصل پریشان حالی های من است...حاصل فریادهای به سکوت نشسته ام.

نخوان؛ نگاه کن‏‏!‏

اینجا حاصل پریشان حالی های من است...حاصل فریادهای به سکوت نشسته ام.

مشخصات بلاگ

روایتی است از حوالی دل همه ی آدم های دنیا‏...

ذلک دین القیمة...

يكشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۰۳ ق.ظ

برام دعا کنید.
من دین درست و پایدار لازم دارم.
امروز انقدر اذیت شدم که دلم می خواد یکی کنارم بشینه، دستشو بذاره رو شونمو بگه: چته...
من اول به چشماش زل بزنم بعد یه هو دستامو دور گردنش حلقه کنم؛ سرمو بذارم رو شونشو زار بزنم...
از دست سوالاشون، ایراداشون، انتقاداشون، از دست کفرشون، از به همه چی گیر دادناشون، از مسخره کردناشون...
میدونی...سخته که تو جمع فامیلت غریب باشی...
سخته که از کوچیک تا بزرگ به دینت گیر بدن و تو...
سخته و من از خودم می ترسم.
جانِ مولا امیرالمومنین برای دینم دعا کنید...
  • شادی دالانی

نظرات  (۶)

هر وقت بغضت گرفت ، صدام کن ؛ قول نمی دم که خوبت کنم اما پا به پات گریه می کنم ....

دقیقا حرفتو می فهمم. هستن کسانی که فقط و فقط مومنی و مسلمونی رو به حداقل های زندگیشون معنا کنن.


( خودم سنگ صبورت میشم بانو ! )
پاسخ:
باش...به بودنت نیاز دارم.
آهای شادی دالانی چته؟
پاسخ:
آدم ها عوض میشن مگه نه؟
هیچ کس حق نداره به من به خاطر اون چه که بودم خرده بگیره مگه نه؟
منم از خیلی آدم ها به خاطر طرز فکرشون، رفتارشون، لباسشون و خیلی چیزای دیگه بدم میاد.
اما اگه به بقیه تا عدد 8 احترام میذارم.به اونا تا عدد 10 احترام میذارم که یه وقت احساسی که نسبت بهشون دارمو نفهمن.
یه وقت بو نبرن که من ازشون بدم میاد.
شاید توقع بی جاییه که دلم میخواد آدم ها هم اگر منو با تمام لوازم جانبیم نمی پسندن حداقل بهم احترام بذارن.
فاطمه جون چرا بعضی آدم ها خودشون رو در حدی میبینن که بتونن دربارت قضاوت کنن نظر بدن نقدت کنن ردت کنن و حتا مسخرت کنن؟
فاطمه جون وقتی با این آدم ها مواجه میشی به جز صبر و سکوت چه واکنش دیگه ای میتونی نشون بدی؟
اگه به اینجات برسه چی؟
اگه چند نفر به یه نفر بشن چی؟
اگه بغض خرِ گلوتو بچسبه چی؟ اگه عصبانیت کننن چی؟
بازم صبر و سکوت؟
اگه بترسی از این که نکنه یه روزی منم بشم مثل...خدا نکنه!!!
واسه همینه که می گم برام دعا کن!

دخترم  کاشکی تهران بودم و می آمدم پیشت، بعد از یک ماه مهمان ویژه ی خدا بودن نباید از این چیزا دلگیرشی. مگه چند نفر تونستن از این ماه برخوردار شن؟ چند نفر در سفره ی ابوحمزه نشستن؟ چند نفر سر سفره ی افطار قبل از خودشون امام زمانشان رو دعا کردن؟ چند نفر در میلاد امام حسن کارهای خیر محض رضای خدا انجام دادن؟ و خیلی چیزهای دیگه.

تو در سنی نیستی که تحت تأثیر آن ها ایمانت را از دست بدی، اما ممکن هست اگر به دفعات مواجه با تحقیر افراد حقیر بشی، این ها در دلت انبار بشه و تبدیل به عقده بشه. راه مقابله با آن را هم من این طور می دانم که بهتره با یادآوری نزدیکی خودت به خدا بی آن که دچار غرور بشی، سعی کنی عزت نفست را افزایش دهی. متون ادبی عرفانی می توانند خیلی کمک کننده باشند. تذکرة الاولیای عطار را خصوصاً توصیه می کنم.

مطمئن باش خیلی ها در آرزوی داشتن یک دوست و همراهی مثل تو هستن بی خیال بعضی ها. ایمیلم را می نویسم اگه بخوای می تونم کمکت کنم. خدا یکی مثل خودتو برات قسمت کنه.

پاسخ:
کاش بودید...
نه این که کاش تهران بودید، کاش کنارم بودید.
یادمه قبلا هم تذکرة الاولیا رو بهم توصیه کرده بودید/بودند
ممنون به خاطر همه چیز.
من خیلی مومن نیستم اما ظاهرمو حفظ میکنم تا این ادا درآووردنا و این ظاهر یه روزی بره تو وجودم.
یه دلیلشم اینه که منی که چادر سرم میکنمو میرم قاطی جماعتی که منو به خاطر اعتقادم به معصومین مسخره میکنن (برام پیش اومده)اگه رفتار نامناسبی داشته باشم اونا زود بل میگیرنو میگن آها ببینین این آدمای مذهبی چفدر مزخرفن.به خاطر اشتباه من به همه ی آدمای به ظاهر من توهین میشه
پس تو کار درستی میکنی که بهشون احترام میذاری.اونا هم یه روز میفهمن که کی برحقه.اگرم نفهمن تو جات تو بغل خدا امن و راحته
مقاوم باش
پاسخ:
دغدغم اثبات بر حق بودنم نیست.
نمیدونم چرا ولی مدتهاست در پی  اثبات حقانیت خودم و عقایدم نیستم.
اما نگرانم که این همه در معرض شبهه بودن یه بلایی به سرم بیاره.
کما این که متاسفانه استعدادش رو دارم.
سلام

احساستون رو درک می کنم واقعا سخته که در هم چنین جمعی باشی و مدام زخم زبون بشنوی و چیزی نگی
اما اونها ممکنه از این سکوت شما برداشتی به غیر از احترام بکنند و به حساب این بگذارند که اسلام رو متعصبانه و از روی احساسات قبول کردید و منطقی برای دفاع ازش ندارید و این باعث جسارت بیشترشون بشه

خب شما دو راه دارید که اولی خیلی ساده و دومی خیلی سخته
یا از اینجور آدم ها دوری کنید و دنبال دوستان و همنشین های هم مسلک خودتون باشید یا اگر دوری نمی کنید جواب شبهات اونها رو بدید و علاوه بر اون بر اعتقادات شون شبهه وارد کنید...

پیدا کردن پاسخ شبهاتی که وارد می کنند به اسلام زیاد سخت نیست من ندیدم شبهه ای که جوابش در همین فضای مجازی پیدا نشه

اگر جسارتی نباشه یک تذکر هم لازم هست بدم که همه اینجور آدم ها با تمسخر و جنگ وارد نمیشن بلکه کسانی هم هستند که بر خلاف این گروهی که شما باهاشون روبه رو شدید با زبان نرم و دوستی وارد میشن و اگر ریشه اعتقادات قوی نباشه شما رو از اعتقادات تون برمیگردونند.. بیشتر باید از این گروه ترسید نه اونهایی که فقط تمسخر و زخم زبون بلدند

درپناه خدا
پاسخ:
ممنون از عنایتتون و همچنین نظر خصوصیتون.
برای جبران فقط می تونم دعاگوتون باشم.
راستش اگر بشینیم پای بحث می تونم به فضل خدا از پسشون بر بیام.
اما موضوع اینه که نسبت و جایگاهمون طوریه که مجالی برای بحث نیست.
دیدنشون توفیقی است اجباری و خدا رو شکر که کم اتفاق می افته اما با این حال فشار زیادی بهم وارد می کنن.
بارها جوابشونو دادم. اما دیگه از تکرار خسته شدم.
دلم می خواد کسی کاری به کارم نداشته باشه.
دلم می خواد یکی بهم بگه:
                      "َثم ذرْهُمْ فِی خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ" .

دلم می خواد بهشون بگم:
                     "وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ...
                      وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ "...

ترسم از شبهه افکنیشون نیست چون دین و اعتقاداتم رو سپردم دست حضرت ضامن؛ ودیعه گذاشتم.
موضوع اینه که این آدم ها یه روزی یه زمانی به اندازه ی من حتا بیشتر به دین پایبند بودن اما الآن...
__________
91 انعام
3 تا 5 کافرون
سلام مجدد
ممنون از لطفتون
با این حال فکر می کنم جواب شون رو بدید بهتره والا ممکنه همون طور که گفتم جسور تر بشن و فکر کنن شما حرفی ندارید برای گفتن منتها این که میگید جایگاهشون طوریه که جایی برای بحث نیست فکر نمی کنم بحث با ملایمت مشکلی داشته باشه برای هر کسی در هر جایگاهی..
یه موضوع دیگه ای هم که هست اینه که این جور آدم ها نه از روی منطق و دلیل که از روی هوای نفس و غفلت به دین پشت می کنند و تذکر دادن شما و یا هر کس دیگه میتونه تلنگر باشه و کمی به خودشون بیان و لااقل حجت رو برخودشون تموم شده ببینن...
اگر جایی برای اصلاح باشه این طوری اصلاح میشن وگرنه هم مطمئن باشید شنیدن و تحمل حرف حق برای اونها خیلی سنگین تر هست تا تحمل تمسخر اونها برای شما
یاعلی
پاسخ:
علیکم السلام.
حتما عمیق تر و دقیق تر به حرفاتون فکر می کنم.
فعلا که خدا رو شکر از هم دور شدیم.
ولی حق با شماست باید دست و پامو جمع کنم و آماده باشم در کمترین فرصت حرف حق رو بهشون بزنم.
یا علی مدد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی