خدایا شکرت که تو سخت ترین لحظه های زندگیم آدمایی هستن که واقعا می تونم رو بودنشون حساب کنم.
آدمایی که با حالم بدحال و خوش حال می شن.
با بغضم گریه می کنن.
و با لبخندم شاد می شن.
و آدمهایی که برای با من بودن وقت دارن، و آدم هایی که برای بودن من ارزش قائلند.
و آدم هایی که همیشه از بودنشون، اعتماد به نفس که نه اعتماد به تو رو دریافت کردم.
و اگر باشه، ناقابل آبرویی...
ولی می دونی خدای من!
این روز ها بیشتر از هر کسی به بودن تو احتیاج دارم.
به این که نزدیکم باشی،
حست کنم.
صداتو بشنوم.
ببینمت.
نیاز دارم به این که باشی.
می دونم هستی ولی چشمامو باز کن که ببینم هستی
که دلم قرص شه
...
دلم امنیت می خواد خدا!
و آرامش...
و کمی زندگی
فقط همین.
_______________________________________________________________
ببخش اگر امروز ترسیدم که نکنه آبروم بره.
ببخش اگه حواسم نبود آبرویی که تو داده باشی جز به دست خودت رفتنی نیست.
و ببخش که یادم رفت خدای من تویی...
و ببخش...
بهتر که حرف کوچه ی دلواپسی نشد
اصلاً حکایت گل پرپر نگفتنی است