نرو...
جمعه, ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ۰۲:۰۹ ب.ظ
ممنونم اگر نروی...
میمیرم اگر بروی...
حالا می فهمم "نرو" یعنی چه
پیش از این، "نرو" برایم فعل نهیی بود که کسی بر دیگری تحمیل می کرد
حالا اما "نرو" یعنی التماسهای آخرت برای ماندن کسی که ماندنش دست خودش نیست و رفتنش نیز...
حالا تحمیل نمی کنی که "نرو"...التماس می کنی که "نرو"...
"نرو" قصه ای است برای خودش، که مقدمه اش اندوه است و موخره اش حسرت...
پشت نرو ناله است و پس نرو آه...
حالا نرو یعنی احتمال ناممکن آخرت
نرو یعنی من بعد تو چه کنم
نرو یعنی من بی تو چه کنم
نرو یعنی چه کنم چه کنم
نرو یعنی نرو...
و من حالا می فهمم نرو یعنی چه
بچه شیعه که باشی کوچکترین بهانه را علم می کنی که خودت را به امیرت شبیه نشان دهی...
من هم مثل امیرم مریض بد حالم دارم و بالای بسترش می نشینم و آرام...
بی آن که کسی صدای التماسم را بشنود
زمزمه می کنم که "نرو...تو رو خدا نرو..."
- ۹۲/۰۷/۲۶
توان نداری
تاب نداری
دلت گرفته
از این زمین خسته شدی
سختته که پیشم بمونی
.
.
.همه اینارو می فهمم به خدا ؛ولی تو رو به خدا ن ر و
خستگی هاتو، توان نداشتناتو ، تاب نیاوردناتو ، دل گرفتگی هاتو ، همه و همشونو به جون می خرم ولی
ن ر و ...