نخوان؛ نگاه کن‏‏!‏

اینجا حاصل پریشان حالی های من است...حاصل فریادهای به سکوت نشسته ام.

نخوان؛ نگاه کن‏‏!‏

اینجا حاصل پریشان حالی های من است...حاصل فریادهای به سکوت نشسته ام.

مشخصات بلاگ

روایتی است از حوالی دل همه ی آدم های دنیا‏...

شاید اگر کسی بود...

شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۲، ۰۳:۰۲ ب.ظ

نه کسی می خواند نه کسی نگاه می کند.

نه که دلم از این خانه سیر شده باشد، نه.

نه که چون مخاطبی نیست می روم، نه.

نه که چون جای بهتری هست، نه.

نه که چون چشمهای منتظری هست، نه.

 

من کنج همین حیاط خلوت است که حرف می زنم.

من همین جاست که منم.

و همین جاست که من نیستم.

.

.

.

ولی...

از شما چه پنهان وسوسه ای است برای ایجاد تنوع.

هرچند می دانم؛

من آدم دنیای شلوغ نیستم،

من آدم چهره به چهره شدن نیستم،

من آدم شست نشان دیگری دادن و هی سراغ زندگی مردم رفتن و عکس هایشان را دیدن و حرفهایشان را خواندن و فِرِندهایشان را چک کردن نیستم...

می دانم کار لغو است و پشیمانی در پی اش.

و عمری که پای صفحات نه چندان حقیقی آنجا خواهد گذشت فقط یوم الحسرتم را طولانی تر خواهد کرد،

می دانم دوام نخواهم آورد،

 می دانم دلم برای خلوتی این حیاط خلوت تنگ خواهد شد... همه را می دانم.

اما...

چه کنم که وسوسه ای است.

 

حرف های وحشی توی مخم سم می کوبند، شیهه می کشند و به هیچ واژه ای رکاب نمی دهند.

در را که می بندم،

با تنه به آن می کویند.

می ترسم درِ اصطبل بشکند

و حرف های وحشی ام بتازند...

به دنبال زمین اسب سواری بزرگتری می گردم.

یا رامشان می کنم و رکاب می گیرم؛

یا یورتمه رفتن یادشان می دهم؛

یا خلاص...



گله اسب

  • شادی دالانی

نظرات  (۵)

امیدوارم منظورت ترک کردن نوشتن در وبلاگ نبوده. هر وقت دلم تنگ می شود به این وبلاگ سر می زنم. غنیمتی است برای امثال من.
پاسخ:
چرا بی خبر؟
من حق دارم که نظر آدم ها رو درباره ی حرفام بدونم.
اینایی که یواشکی میان یواشکی میرن، منظور خاصی دارن؟حوصله ندارن؟ وقت ندارن؟
احساس می کنم عین یه احمق فقط دارم با خودم حرف میزنم.

خوب برای آن هایی که قدر دلنوشته هایت را می دانند بنویس. نومید مشو ز چرخ غدار / شاید که به کام تو بگردد

وبلاگت هر روز صدتا بیننده داره. واقعاً برای من ارزشمنده.

پاسخ:
موضوع صرفا مخاطب نیست.
درد بر سرِ مخاطب خاصه.
اساسا با این نوعش مشکل دارم.
می خوام برم تو شلوغ پلوغیه دنیای فیس بوک گم بشم.
هرچند می دونم شاید خیلی دیر پیدا بشم.
حیف نیست پاکی این وبلاگت را با حضور در یک فضای ناپاک از دست بدهی؟ مخاطبان خاصت را هم از دست خواهی داد.
پاسخ:
چی بگم...
منی که ایدئولوژیم رفتن تو هر فضایی و محک زدن خویش بود، حالا از این خویش می ترسم که نمیرم.
این خویش چقدر با من فاصله داره!
نمیرم.
ممنون که نذاشتید برم.
کاملا بی ادبانه و رک می پرسم که چته باز؟؟دوباره میخای درشو تخته کنی؟
بکن.آزادی.اما باز یه گوشه ای بشین به نوشتن.
شادی اگه مث من باشی میدونم که اگه ننویسی
اگه شکایت نکنی
کم میاری
میترسم خفه شی.میفهمی؟؟؟؟پس داد بزن.رها باش آزاد باش.
نمیدونم چرا دلم برات تنگ میشه موجود تنوع طلب!
پاسخ:
موجود تنوع طلبو خوب اومدی.
میام واست تعریف می کنم که این موجود واسه خریدن یک عدد گوشی نو چه غصه ها که نخورده!
یعنی عاشق این لحنتم.
سلام
ما که یواشکی نمیایم بخونیم و بریم ولی اصولا وقتی نظری نداشته باشیم شما متوجه نمیشید کی اومده که نیومده! مگر از روی آمار وبلاگ و آی پی های اشخاص مثلا الان نگاه کنید آی پی من : 188.34... ویندوز 7 گوگل کروم 1024*1280
ادامه ش هر چند وقت یه بار تغییر میکنه
حالا اگر یه نگاهی به آمار نمایش های وبلاگ بندازید می بینید که با مرام ترینش خودمم!:دی

مزاح بود اما بی تعارف زیبا می نویسین شما، حیفه که دیگه ننویسین

التماس دعا
یاعلی
پاسخ:

   منون که هستید.

خدا رو شکر به خاطر آدم هایی که کنارم هستن.

خودمم حالا که می خونم خندم میگیره. ولی لازم به توضیحه اسبه ها؛ خر نیست.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی