نخوان؛ نگاه کن‏‏!‏

اینجا حاصل پریشان حالی های من است...حاصل فریادهای به سکوت نشسته ام.

نخوان؛ نگاه کن‏‏!‏

اینجا حاصل پریشان حالی های من است...حاصل فریادهای به سکوت نشسته ام.

مشخصات بلاگ

روایتی است از حوالی دل همه ی آدم های دنیا‏...

خیر

پنجشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۳۴ ق.ظ

گفتم: بالاخره بله یا خیر؟

گفت: خیر است ان شاءالله!


اکبر اکسیر


عطف به مطلب "تا که قبول افتد"


  • شادی دالانی

نظرات  (۳)

الخیر فی ما وقع ...
پاسخ:
قبولش ندارم.خیر رو باید به وقوع بپیوندونی!
فعلو داشتی؟جای دکتر غلامرضایی خالی!
همون موهای کمشم سر فعل ساختن های من ریخت!
دخترم این خیری که می گی یعنی ان شاء الله امر خیری در پیش رو داری؟ شیرینی شو پس از ماه مبارک به صورت مجازی با وبلاگت می دی مگه نه؟
پاسخ:
خیره...
خیلی دوست دارم بدونم چرا به من میگید "دخترم".
یه حدس بزنم؟ با این حساسیت های ویراستاری شک ندارم ادبیات خوندید.

بله دخترم، من معلم ادبیاتم.

زهرا معصوم ترین واقعیت تاریخ است.

رابطه ی مادری و دختری معصوم ترین ارتباط،

و تو معصوم ترین کسی که در این عالم مجازی شناخته ام.

و عصمت تنها گمشده ی من؛

عصمت، این روزها چه واژه ی غریبی است.

پاسخ:
من؟
عصمت؟
من و عصمت؟
چه غریب تر...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی