دلم...
يكشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۸:۴۴ ب.ظ
دلم قلمرو جغرافیای ویرانی است
هوای ناحیه ی ما همیشه بارانی است
دلم میان دو دریای سرخ مانده سیاه
همیشه برزخ دل تنگه ی پریشانی است
مهار عقده ی آتشفشان خاموشم
گدازه های دلم دردهای پنهانی است
صفات بغض مرا فرصت بروز دهید
درون سینه ی من انفجار زندانی است
تو فیض یک اقیانوس آب آرامی
سخاوتی ، که دلم خواهشی بیابانی است!
________________________
نه چندان بزرگم/ که کوچک بیایم خودم را/ نه آنقدر کوچک/ که خود را بزرگ.../ گریز از میانمایگی/ آرزویی بزرگ است؟
"قیصر امین پور"
- ۹۲/۰۲/۰۸